-
دل نوشته مهدوی يك نفر دلش شكسته بود .توي ايستگاه استجابت دعا منتظر نشسته بود .منتظر ، ولي دعاي او دير كرده بود .او خبر نداشت كه دعاي كوچكش توي چار راه آسمان پشت يك چراغ قرمز شلوغ گير كرده بود . او نشست و باز هم نشست . روزها يكي يكي از كنار او گذشت . روي هيچ چيز و هيچ جا از دعاي او اثر نبود .هيچ كس از مسير رفت و آمد دعاي او با خبر نبود. با خودش فكر كرد :پس دعاي من كجاست؟ او چرا نميرسد؟ شايد اين دعا راه را