-
چهار روايت از خاطرات اسارت 1 ـ برادر طباطبايي مي گفت : « چندين ماه قبل از شروع جنگ بود . شهيد چمران كه آن موقع وزير دفاع بود از پايگاه ما ديداري به عمل آورد و در ضمن سخنراني گفت : اخيرا نيروهاي رژيم بعث عراق در مرزهاي كشورمان دست به ماجراجويي مي زنند لذا نياز است عده اي از برادران به طور داوطلب جهت دفاع از آب و خاك و ناموس ميهن اسلاميمان براي يك ماموريت شش ماهه به مرز اعزام شوند.من جزو داوطلبين ب