- هفت روز با آسمانیها / 2
عهد شهید با مادرش در کربلا وفا شد / مهریهام را بخشیدم تا محمدعلی کنارم باشد
یک دفعه دیدم محمدعلی ایستاد و دوباره نگاهی به ما انداخت، برگشت، فکر کردم چیزی را فراموش کرده، دست گذاشت روی شانه علیرضا و گفت: «او را هم با خودم میبرم.»