-
هنوز خاک مزار برادرش خشک نشده بود که...
هیچ کس چیزی نگفت، اما نگاه ها یک به یک با او حرف می زدند و او به خوبی منظورشان را می فهمید.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، عمار ذابحی در گوگل پلاس نوشت:
تنها هفت روز از تشییع جنازه ی عباس گذشته بود که بند پوتین هایش را محکم کرد و در آستانه ی در ایستاد. هیچ کس چیزی نگفت، اما نگاه ها یک به یک با او