-زندگی سخت یک جانباز اعصاب و روان و خانواده اش در تویسرکان
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۶
بی قرار و ناآرام است، صدایش می لرزد و بغض آلود از خبرنگار ایرنا کمک می خواهد: «خانم تو را بخدا به داد من و خانواده ام برسید، تنها کسی هستی که می توانی کمک کنی.»به گزارش ایرنا؛ ۲۵ سال سن دارد و اهل تویسرکان و فرزند یک جانباز اعصاب و روان است، بغضش می ترکد و می گوید: «خدایا چرا کسی مشکل ما را نمی فهمد، خدایا پول ندارم خود را به تهران برسانم تا درد دلم را به گوش مسوولان برسانم.»گریه به او امان نمی دهد تا به سووالات خبرنگار پاسخ دهد، لابلای گریه های او
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان