- جوک متفرقه
محبت را از ان خواهری اموختم......
که وقتی داداشش خواست از پاستیلش بخورد...
انچنان نوازشگرانه کوباند در دهان داداشش که دندان هایش ریخت در دهانش
برای محکم کاری هم جفت پا برفت در شکمم داداشش تا خون بالا بیارد
پاستیل است شوخی برنمیدارد.....
!_!
فرستنده : یهدا |54478|j 166575 |
---------------------
خاطرات خنده دار
یه جا خونده بودم که میگفت:اگه میخوای روحیت خوب بشه صبح زود از خواب پاشو،ورزش کن،صبحانه درست کن و بقیه رو بیدار کن و خیلی چیزای دیگه..
صب زود از خواب پا شدم رفتم تو پارکینگ حسابی ورزش کردم و اومدم
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان