-
در بین نوشتههای او، بیش از همه شیفتة داستان وحشتناکش «دل تاریکی» بودم که در آن دیده آلیستی نسبتاً ضعیف، بر اثر وحشت از جنگلهای استوایی و تنهاییاش در میان وحشیان، دیوانه میشود. این داستان به گمان من، جامعتر از همه، فلسفه او را در باب زندگی بیان میکند. دریافت من –گرچه نمیدانم که آیا یک چنین تصویر ذهنی را میپذیرفت- این بود که کنراد جامعه متمدن و اخلاقاً قاب