-
کوتاه و خواندنی 26 / از لنگه کفش جا مانده تا اسم جا مانده!
من جلو رفتم و به يكيشان گفتم كه داخل كوچه ساواكی ها منتظرند. او هم به دوستانش گفت و از سمت ديگری رفتند...
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، آنچه می خوانید خاطره ای است از زبان همسر شهید غلامرضا جان نثاری: هنوز يك دختر بچه بودم. يك روز از كنار بانكي در ميدان احمـد آباد رد ميشدم كه ديدم د