-
داستان زیبای امیر مسعود و بزرگان ری (1)
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس کودک جام نیوز، امیرمسعود، فرمان داده بود تا مجلسی آراسته بودند؛ بسیار باشکوه و مجلل. غلامان زیادی بر در خیمه شاهانه ایستاده بودند. تعداد زیادی سوار و پیاده از خیمه اطراف چادر به نگهبانی مشغول بودند.
امیر اجازه داد و اعیان و بزرگان لشکر، پیش رفتند و جلوی تخت امیر ایستادند. بعد از آن نوب