- داستانک/حسن احمدی
بچهها مرده بودند!
در برابرم کودکان یکی یکی میافتادند. خون از سر و رویشان میریخت. خونها یکی شد. رود شد. رود جاری شد. رود به سالن سرازیر شد. رقص و آواز و بدمستیها تمام نمیشد.
-------------------------------
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان