-
سحابي قيرگون بر شد ز دريا شاعر : ملک الشعرا بهار که قير اندود زو روي دنيا سحابي قيرگون بر شد ز دريا به دوزخ رخنه کرد و ريخت آنجا خليج فارس گفتي کز مغاکي از آن چاه سيه سر زد به بالا به ناگه چون بخاري تيره و تار خروشان قلزمي جوشان و دروا علم زد بر فراز بام اهواز وز ايشان رعد سان برخاست هرا نهنگان در چه دوزخ فتادند به گردون تاختند از سطح غبرا هزاران اژدهاي