- اصلاً پشیمان نیستم یک ماجرای دست کاری شده اصلاً قابل مقایسه با آسانسورهای امروزی نبود که کامپیوتر، موتور جت، ارکستر زنده و خانوم گوینده دارند. از آن زهوار دررفتههای عهد بوق بود که تا یک نفر زیر بغلش را نمیگرفت از جایش تکان نمیخورد. نه حافظه داشت، نه دکمهی اعلام خطر، نه تهویه و نه حتی ترمز اضطراری برای روز مبادا. برای رسیدن به طبقهی پنجم هر روز سوارش میشدم. اسمش طبقهی پنجم بود اما باندازهی هفت طبقه پله داشت- برای شمارهگذاری طبقات، دو طبقه را که متعلق به بانک بود و در جداگانهای داشت حساب نکرده بودند- بنابراین صبحها اگر میرسیدم و آسانسور کار نمیکرد به خانه برمیگشتم و عص
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان