-داستان نرجس خاتون؛ از انتخاب تا ازدواج
محمد بن بحر شیبانی گوید: در سال 286 ق. وارد کربلا شدم و قبر آن غریب ـ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ـ را زیارت کردم سپس به جانب بغداد رو کردم تا مقابر قریش را زیارت کنم و در آن وقت گرما در نهایت خود بود و بادهای حارّه میوزید و چون به مشهد امام کاظم(علیهالسلام) رسیدم، نسیم تربت آکنده از رحمت وی را استشمام نمودم که در باغهای مغفرت در پیچیده بود. با اشکهای پیاپی و نالههای دمادم بر وی گریستم و اشک، چشمانم را فرا گرفته بود و نمیتوانست