-تصمیم بزرگ خرس کوچولو
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. در یک جنگل بزرگ درختان سر به فلک کشیده ای قرار داشت، زیر این درختان بزرگ یک خرس قهوه ای زندگی می کرد. او دوست داشت هر روز تمام عسلی را که زنبورها با سختی در کندو درست می کردند، به او بدهند تا بخورد. خرس کوچولو به عسل شیرین و خوشمزه ای که آنها درست می کردند، علاقه زیادی داشت. زنبورها با این که به خرس کوچولو علاقه زیادی داشتند ولی دلشان نمی خواست که تمام روز کار کنند ولی خرس کوچولو با تنبلی تنها در گوشه ا