-
انگار قرار است من در چشم انتظاری پسرم بمیرم
تمام اسرا آزاد شدند و به خانه هایشان برگشتند، جز عبدالرضای من. مانده بودم چه کنم و کجا بروم، هرکجا که می شد دنبال او گشتم. نبود که نبود انگار قرار است من در چشم انتظاری پسرم بمیرم..
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز: تا مادر نباشی نمی توانی درد فراق فرزند را حس کنی و بدانی که یک مادر پس از 25 سال چگون