-
اعتکاف، راه آشتی من با خدا چهجور به اعتکاف راه پیدا کردم؟ اولش یهجورایی خیلی خندهدار بود و بامزه، اما بعداً خیلی بامعنی شد. با بچهها گندهای دور هم مینشستیم و تخمه میشکستیم و تا نیمهشب جوک میگفتیم؛ فوتبال میدیدیم، یا میرفتیم سراغ برنامههای اونور آب. همچین بگینگی وقت تلف میکردیم. درس هم میون ما یه قدری جا داشت به اندازه نمره قبولی و رها شدن از سرکوفت این و آن، بهویژه پدر و مادر م