-سارق مسلح بانک ناکام ماند
 
چند دقيقهاي تا هشت صبح مانده بود، داريوش به نزديكي ميدان تجريش رسيد، عينك آفتابي را روي چشمش محكم كرد و به سمت بانك رفت، تصميمش را گرفته بود قبل از ورود به بانك دستي به كلت كمري كه زير لباسش مخفي كرده بود كشيد تا از بودنش مطمئن شود، با اسلحه احساس قدرت بيشتري داشت. وارد بانك شد اما عينك آفتابي را از روي صورتش برنداشت، شماره گرفت و منتظر ماند تا نوبتش شود اما قبل از اينكه شماره درج شده روي برگهيي كه گرفته بود خوانده شود از جايش بلند شد. چند تير هوايي شليك كرد و بعد به سبك فيلمهاي هاليوودي از مشتريان بانك خواست كه روي زمين بخوابن
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان