-پدری که هرگز بازنگشت سلام بر آشنایانی که هنوز هم برای خیلی از ما غریبند ، سلام بر آنان که فصل پرواز را غنیمت شمردند ، تا بالاتر از عشق پر کشیدند و قصه تلخ زمین گیر شدنها را از آبی آسمان به نظاره نشستند و سلام بر تو ای پدرم ، واژهایی گرم و دوست داشتنی که تکرار آن قلب خسته مرا تسلی می بخشد. وقتی در سجاده مادر نشسته و با تسبیه دانه درشت اشک ذکر پدر پدر را تکرارمیکنم ،
ناگهان گرمی دستهای مهربان تکیه گاه دلتنگی هایم میشود و آتشفشان بغض فرو خورده ام در سینه آرامش می گ