-
وقتی بهایی بودیم! (1) (تحلیلی از زندگی صبحی)براستی چه شد که او به همه این اعتبار و منزلت و مقام ، پشت کرد و دست از آئین بهایی کشیدو خود را به شدید ترین رنج ها در افکند و آواره کوی و خیابان کرد و رنج طعن و دشنام وآزار و اذیت و گرسنگی و بی خانمانی را به جان خرید؟ آیا عقلش معیوب گشته بودکه چنین مقامی را که منتهای آرزوی هر بهایی بود و برای هر خانواده بهایی و حتی اعقاب آنها موجب افتخار و بالیدن بود رها ک