-چطوری در زندگی نبازیم؟
و سوگند به روزگار/ که انسان، مدام در حال زیان کردن است...(1) مرد یخفروش - که یخهاش کمکم داشتند آب میشدند - را دیده بود که عاجزانه فریاد میزد: اِرحموا من یذوب رأس ماله، أِرحموا من یذوب رأس ماله؛ رحم کنید به کسی که سرمایهاش دارد آب میشود ... منقلب شد. انگار کسی نشانش داده بود معنی واقعیِ «انّ الانسان لفی خُسر» را. (2) حالِ لحظه لحظه من حال آن مرد یخفروش است. سرمایهام، عمرم، جوانیم، ذره ذره مقابل چشمهام دارد آب میشود و نمیفهمم