-وقتی خدا دو چشم تو را رو به راه کرد
پیچید عطر سر زدهای در مشام خاک وقتی خدا دو چشم تو را رو به راه کردآغازِ دامنت را از نور آفرید،روی تمام شبزدگان را سیاه کردپلکی زدی به هستی، باران فرارسید... فریاد شکر از لب دنیا بلند شدگلبوسه رسول به رخسار عصمتات لبهای سُبحه وار تو را افتتاح کرداز برق چشمهای تو یک شعله پر گرفت خورشید شد به سنیه هفت آسمان رسیداز مرمر حریر نفسهای تو خدا، پیراهنی به پیکر بی تاب ماه کردپیش از تو دختران بی آزار روزگار، محکوم شام بی سحر گور میشدنداما صدا