-نسل ما و چفیه شهدا تیپ تو قشنگ بود. توی عکس ها و پوسترها زیاد دیده بودمت. توی فیلم ها قشنگ و مهربان می خندیدی. یا علی می گفتی و دل شیر پیدا می کردی برای جنگیدن. من، عاشق تو شده بودم. می خواستم کاملاً عین تو باشم؛ همان قدر تو دل برو و صمیمی...
لباس خاکی ات را به تن کردم. همان لبخند گرم تو را توی صورتم کاشتم. تسبیح یادگاری ات را که بوی خاک شلمچه می داد، دست گرفتم و دست آخر هم چفیه دوست داشتنی ات را به گردن انداختم. جلوی آینه چند بار قدم زدم. خودم را حسابی ورانداز کردم. تیپم کامل ش