-آقا معلم آر پی جی زن • سن زیادی داشت ، معرفی شد به گروهان ما، خیلی متین و با ادب و سر به زیر ، سلام کرد و برگه امضاء شده حسین رونشونم داد ، یه نگاه بهش کردم ؛ از گوش های شکسته و حالت بینی اش معلوم بود در جوانی کشتی گیر بوده. ازش پرسیدم حاج آقا اسم و شغلتون ؟
...خسروی هستم و معلم مدرسه ابتدائی. رفت دسته یک. • اصرار که می خوام آرپی جی زن بشم ، گفتم : پدرم شما یا امداگر بشو یا برانکارد چی . اما زیر بار نمی رفت. گفتم : فعلا بهش بگید آرپی جی زنی، تا شب عملیات یا موقع رف