-زیباترین لباس زن ایرانی

یادم میآید همین چند سال پیش بود كه مادرم پارچه چادری را وسط اتاق روی زمین پهن كرد تا برش بزند. بعد هم چادر را جلوی آینه سرش میكرد و چندین بار میچرخید و از دیگری كمك میگرفت كه آیا كاملا درست قیچی زده است و كوتاهی و بلندی ندارد؟ روزهای خاطرهانگیزی بود.شاید ماهی یك بار یا دو بار در خانه ما این اتفاق ـ برش و دوختن چادر ـ تكرار میشد. بعضی اوقات همسایهها نیز پارچههای چادری خود را به منزل ما میآوردند تا مادرم برای آنها برش كند و بدوزد. معتقد بو