-استفاده بیجهت از اعضای بدن
یک روز دوست زبل خان او را از دور دید که یک چشم و یک پا و یک گوش و یک سوراخ بینیاش را باندپیچی کرده است. آن مرد با خیال اینکه زبل خان مرض سختی گرفته، شب به عیادت او رفت و با نگرانی پرسید: «رفیق! انشاءالله که بلا دور است! بگو بدانم به چه مرضی مبتلا شدهای؟»زبل خان با خنده جواب داد: « مرض کدام است مرد حسابی؟ من از تو هم سالمتر هستم؛ چون نمیخواستم از اعضای بدنم بیجهت استفاده کنم، نصفی از آنها را بستم که اسراف نشود.» نصفی از سر من کچل است