-

به سوي دريا نويسنده: مريم حيدري زاده از خواب پريد و چشمانش به طرف پنجره خيره شد. سرش درد ميكرد و قلبش به شدت ميتپيد. بوي دريا ميآمد. دلش طوفاني شد. نزديك پنجره رفت. نگاهي به كودك يك سالهاش يوسف كرد و نفس عميقي كشيد. چهرهي معصوم يوسف، آرامشي عجيب در دلش به پا كرد و باز دوباره به سوي دريا. حس عجيبي بر دلش چنگ ميزد. گويي اتاق با تمام وسعتش او را در خود ميبلعيد. پاهايش سست شدند و بر زمين افتاد. تصويرهاي مبهم، م