- وقتي ظريف داستان بزبز قندي را در سازمان ملل تعريف كرد
پس از مشورت سه نفره، قرار شد بنده در جواب، قصه بزبز قندي را بگويم. همان قصه معروف که گرگ به در خانه آمد و گفت من مادرتان هستم، بچهها گفتند دستت را نشان بده، گرگ هم پنجههايش را نشان داد، و آنها فهميدند با چه کسي طرف هستند.
آفتاب: به اين فکر افتاديم تا مشت محکمي بر دهان استکبار بکوبيم. پس از مشورت سه نفره، قرار شد بنده در جواب، قصه بزبز قندي را بگويم.
ظريف در كتاب خاطراتش با نام آقاي سفير مينويسد: در ايام جنگ، يکبار نماينده آمريکا در يکي از کميتهها در مقر سازمان ملل در سخنراني خود به کشور ما حمله مي کند. هي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان