-
انتظار 11 سالهای که پایان یافت
مادر شهید محمدرضا قاقازانی گفت: در را که میزدند، میگفتم بیشک نامه علی است ولی بعد از یازده سال نشانهای از او آوردند که اصلا انتظارش را نداشتم، پلاک و کفشش.
به گزارش نامه نیوز، بهجت مغازه مادر شهید محمدرضا قاقازانی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در قزوین به بیان خاطراتی از فرزند شهیدش پرداخت و گفت: علی پس از شهادت محمد میگفت: من با خیال راحت به جبهه میروم چون مطمئن شدم که شما صبر میکنید.
من عادت داشتم هر بار که آنها به جبهه میرفتند از زیر قرآن ردشان کنم هیچ وقت گریه نمیکردم، ولی نمیدانم آخرین باری که علی به جبهه میرفت چرا ای
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان