-اعتراف مامور قلابی به جنایت سیاه
چند روز قبل مرد جوانی امید را به این بهانه که پلیس است سوار موتورسیکلتش کرده بود. مرد جوان بی سیم و دستبند داشت و لباس نظامی پوشیده بود.
پسر کوچک دست پدرش را محکم فشار داد و با صدایی بغضآلود گفت: خودش گفت پلیس است. لباسهای تنش هم لباس پلیس بود. افسر پرونده روبهروی او نشست و گفت: میدانی تو را کج