-يادداشتي بر "در انتظار ماهي سياه كوچولو"
نمايشي تازه به نويسندگي و كارگرداني مزدك ميرعابديني
دو متن كه شايد در نگاهِ نخست بيارتباط بنمايند امّا عميقتر كه در آنها بنگريم ميبينيم وجوهِ اشتراك و افتراقشان چنان نسبتي معنادار با يكديگر دارند كه گويي يكي ورايِ افقِ تاريخي دارد به ديگري پاسخ ميدهد. انديشيدن به روزهاي بهتر و سوداي خلاصي از مصايب و ملالِ هرروزه از مايههاي اصليِ هر دو متن است امّا نحوهي برخورد با همين مايه است