-خلبان ايراني در اتاق بريفينگ عراقي ها
روز دوم بود كه مرا از زندان بيرون آوردند. چشمانم را بستند، سوار ماشين كردند و بردند. حدوداً بيست دقيقه اي طول كشيد تا به محل مورد نظرشان رسيديم. پياده ام كردند و به داخل يك ساختمان بردند. وقتي چشمانم را باز كردند، خود را داخل يك اتاق «بريفينگ» (اتاقي مخصوص توضيح عمليات هاي هوايي) ديدم. يك نفر سرگرد و دو تا سروان خلبان آنجا بودند.
سرگرد، قدي بلند با چهره اي سوخته و تقريباً سياه و موهايي مجعد داشت. سروان ها، يكي معمولي و ديگري چشم آبي با موهاي بور بود.
با اشاره ي سرگرد، يكي از سروان ها برايم صندلي را عقب كشيد و به انگليسي گفت
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان