-كارتنخوابها به گردش ميروند
آنها محكوم هستند به اينكه متفاوت باشند؛ به اينكه نوع زندگي كردنشان با بسياري از مردم اين شهر فرق داشته باشد؛ اينكه گوشه پيادهروها و زير پلها بخوابند و روزيشان را از تهمانده خوراكيهاي سطلهاي زباله پيدا كنند، اما هيچكس نگفته آنها محكوم هستند كه از همه چيز محروم باشند؛ از شادي و آرامش و از اينكه لبخندي بر لبشان بنشيند، هرچند آنها خيلي وقت است كه خنديدن را فراموش كردهاند.
آنها حتي ديده هم