-«هنر» و «موسيقي» از ديدگاه دكتر شريعتي
چرا امروز يك نقاش يك سيني با يك قاچ هندوانه و خيار و... نميگذارد و از رويش نقاشي نميكند، در صورتي كه در آثار كلاسيك چنين چيزي فراوان وجود داشت؟چرا امروز موزيسين، نقاش، عكاس و... يك شيء طبيعي را مدل قرار نميدهد؟ چرا از طبيعت حتي در شعر بيزارند؟ حتي يك شعر ناتوراليستي كه در دوره رمانتيك خلق ميشود (با آن كه ناتوراليست است) بهار را مثل منوچهري وصف نميكند؛ بهاري را وصف ميكند كه نيست، وجود ندارد.