-ضرورت آزمايشهاي قبل از ازدواج
دخترك، مات و با چشماني مورب و گونههاي به شبنم نشسته، فرياد مي زند و سالن از صدايش ميلرزيد.
پاهايش به طرز ديوانه واري روي كاشيهاي چرب سر ميخورد و پريشان و ژوليده، مدام با ديوارهاي سخت و سرد برخورد ميكرد.سرسام گرفته بود. دهان گشاد و چشمان غمگينش با حالتي وحشتزده باز مانده بود و دلتنگي به صورت امواج متناوب و داغ و سوزان، از وجودش بيرون ميريخت.
بدون خيال پردازي يا نفرت، در همهمه بي پاي