-
«مادری بیمار داشتم و همیشه میخواستم او احساس بهتری داشته باشد، اوایل فکر میکردم اگر استراحت کند و یک مشت قرص و دارو بخورد، حالاش بهتر میشود. گاهی کنارش میرفتم و برایش دعا میکردم. گاهی وقتها هم دلقکبازی درمیآوردم. از در و دیوار آویزان میشدم تا خنده به لباش بیاید....
من اولین بچه خانواد