-امروز با سعدي
خوش است درد كه باشد اميد درمانش
دراز نيست بيابان كه هست پايانش
نه شرط عشق بود با كمان ابروي دوست
كه جان سپر نكني پيشتير بارانش
عديم را كه تمنّاي بوستان باشد
ضرورت است تحمّل ز بوستانبانش
وصال جان جهان يافتن حرامش باد
كه التفات بود بر جهان و بر جانش
ز كعبه روي نشايد به نا اميدي تافت
كمينه آن كه بميريم در بيابانش
اگر چه ناقص و نادانم، اين قدر دانم
كه آبگينة من نيست مرد سندانش
و ليك با همه عيب احتمال يار عزيز
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان