-كوشش حقگزاران ياد باد
دبير دبيرستانهاي ارونق و انزاب بودم، ناخواسته به تهران انتقالم دادند. دور ديگر غربت بعد از نه سال خدمت در فرهنگ شبستر آغاز ميشد! تهران با تأسيسات و تجهيزات و تعميرات غربزدهاش من معلم روستايي را غمگين ميساخت و به بار خاطرات پريشان دوره خدمت نظام در اين شهر ميافزود. گمشدهاي را مانستم از ياران و خانواده دورمانده و از تاب و تب تهران آلوده از طاقت افتاده، در چنين وانفسايي خبر امكان تحصيل در دانشگاه تهران نور اميدي بود ك