-
نوه ی پنج ساله من پیش ما بود. او از من پرسید مادرم کی دنبال من می آید؟ گفتم: ” حدود بیست دقیقه ی دیگر. ” او گفت: ” صد از بیست بزرگتر است و بی نهایت از صد هم بزرگ تر است. ” من از او پرسیدم: ” بی نهایت چیست؟ ” - تکه ای از خدا - چه کسی این را به تو گفته است؟ - هیچ کس من خودم این را فهمیدم. من در آن شرایط هیچ جوابی برای او نداشتم. برگرفته از: کتا