-به همين سادگي!
زني 31 ساله هستم، 16 سال پيش با يكي از اقوام ازدواج كردم، زندگي بر اساس سادگي و محبت آغاز شد.
شوهرم روستايي بود، مردي خوب و ساده كه هيچ گاه روي حرف و نظر او حرف نمي زدم.او در مغازه اي كار مي كرد و نان حلال به دست مي آورد.
با هم تفاهم و همدلي داشتيم و غير از زن و شوهر بودن مثل دوست بوديم، ثمره ازدواج ما 4 فرزند است.
دو دختر و دو پسر، پسر بزرگم 15 ساله و دختر كوچكم 8 ساله است.
چهار سال پيش روزي شوهرم به خانه آمد وگفت: يكي از دوستانم ازمن خواسته تا همسرش را كه كارمند سازماني است هر روز صبح به محل كارش برسانم.
م
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان