-در حسرت بوي خنك اكسيژن
هميشه از ساعت 6 عصر متنفر بودم، از صداي گوش خراش بوق ماشين ها و آن چراغ قرمز لعنتي! از همه بدتر صف طولاني ماشين هايي بود كه براي يافتن يك وجب راه حاضر بودند آينه چپشان را فدا كنند.
اما چاره اي نبود. آن ساعت، ساعت بازگشت من به خانه بود و آن مسير، مسير هر روزه من!
همه اينها به كنار، ديدن چهره عبوس راننده هايي كه پشت فرمان اتومبيل هاي گره خورده در ترافيك، منتظر بهانه اي براي يك دعواي جانانه بودند هم مزيد بر علت بود. اما اي كاش بدبختي روزانه من به همين جا ختم مي شد. مصيبت تازه وقتي شروع مي شد كه چشمم به دستگاه سنجش آلودگي هوا مي افتاد كه آن سوي چهار راه نص
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان