-سرخترين سبز، سبزترين سرخ
دين- دكتر مير جلال الدين كزازي:
آن شامگاه، شامگاه دهمين روز از ماه محرم سال شصتو يكم، شامگاهي شگرف بود، يگانه و ديگرسان، در آن شامگاه، زمان از پويه باز ايستاد؛ تاريخ به گوشهاي در خزيد و به كمين نشست و خيره نگريست.
جهان جهان، انديشناك و دلواپس، از جستن فروماند؛ زيرا زمان زمان و جستن بود نه جستن.
در آن شامگاه شگرف بود كه آسمان يكسره در خون نشست و به يكبارگي سرخي گرفت. خورشيد، شرمناك و زرد روي از آنچه در زمين رخ داده بود، چهره در خون ميشست و در دريايي از خون شناور بود. خوني كه بر خاك ريخت؛ اما زمان را رنگ زد و آسمان را. تا آينه ر
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان