-ماجراى غم انگيز زندگى دخترو ناپدرى
[ فرناز قلعه دار]
دختر كوچولو عروسك قشنگى را كه پدرش تازه برايش خريده بود در آغوش گرفت و از اتاقش بيرون آمد. مادر روى مبل راحتى نشسته و غرق تماشاى تلويزيون بود. همان موقع دخترك با شيرين زبانى خود را در آغوش مادر انداخت و پرسيد: «مامان پس بابا كى برمى گرده »
زن جوان نيز با لبخند گفت: «بزودى بابا از سفر برمى گرده و كلى هم سوغاتى براى دختر خوشگلم مى ياره.»
«سپيده» با آنكه ۵ سال بيشتر نداشت مى دانست پدرش به واسطه شغلش مجبور است دائم به شهرهاى مختلف سفر كند و بيشتر روزها در مأموريت باشد. با اين حال سپيده علاقه و رابطه روحى عجيبى با
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان