-نسيم خوش آزادي ...
يك شب باراني و آن اتفاق تلخ
... چند بار محكم با دست بر گونه هايش ضرباتي را وارد مي كند تا ببيند مثل هميشه خواب و رويا بوده يا اين كه بيدار است؟ چند لحظه مبهوت و گيج به چهره مرد نگهبان خيره مي شود و بعد اتفاقات سال هاي اخير مثل يك فيلم سينمايي از جلوي چشمش عبور مي كند.به ياد مي آورد آن شب تاريك و نحس را و نم نم باراني كه آسفالت ها را خيس كرده بود.كاش هيچ وقت آن شب فرانمي رسيد!صداي گوش خراش ترمز ماشين و صداي ديگري كه حاكي از برخورد جسمي سنگين با خودرويش بود، در ذهنش طنين انداز مي شود. چهره جواني كه آن شب با سر و روي خونين روي سنگ فرش پياده رو افتاده بود و بعد تصوي
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان