-پيش درآمدي بر ادبيات قدسي
ما در ره عشق تو اسيران بلاييم
كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم
بر مانظري كن كه در اين ملك غريبيم
برما كرمي كن كه در اين شهر گداييم
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده كه مشتاق شماييم
يادم هست زماني «لوكاچ» كارشناس غربي گفت: «رمان حماسه جهان بيخداست». در شگفتم كه اين جمله در حضور «او» گفته شده است. زماني كه «او» تمام ذهن و ذات