-؛در امتداد تاريكي
؛ ازدواج خياباني!
؛تازه ديپلم گرفته بودم و مثل هر دختر جواني، آرزوهاي زيادي داشتم. مي خواستم در كنكور شركت كنم و به دانشگاه بروم و به قول معروف براي خودم كسي بشوم. اما ماهي روياهايم در قلاب ٢ نگاه گير افتاد و ... . «ميترا» در دايره اجتماعي كلانتري احمدآباد مشهد ادامه داد: ماجرا از اين قرار است كه ٣ سال قبل، يك روز براي خريد به مغازه اي رفتم ولي دلم را در آن فروشگاه جا گذاشتم و بيرون آمدم. چون پسر جواني كه در آن مغازه كار مي كرد با نگاهش مرا شيفته خودش كرد. چند روز بعد دوباره به همان مغازه رفتم و آن پسر جوان تنها بود. وقتي از او كالاي موردنيازم را خواستم گفت: الان
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان