- گفت.وگو با مادر مجید موحدی (پسر اسیدپاش)
بعدازظهر در دفتر نشریه نشسته بودیم که تلفن زنگ خورد. چیز غریبی نبود و توجه کسی را به خود جلب نکرد. نام کسی که آن سوی خط بود، سکوت را بر دفتر حکمفرما کرد: مادر مجید.
خانم موحدی حرف.هایی زد که بیشتر شکل یک درددل داشت. همه ما پیش از آن، از حادثه.ای که برا