- خراسان: جناب سروان شما را به خدا مادرم را آزاد کنيد و اجازه بدهيد او را روي چشم هايم بگذارم و به خانه ببرم!
زن جوان در حالي که به ديوار تکيه داده بود زانو زد و آرام نشست. او با صداي بلند گريه مي کرد و اشک مي ريخت.
در اين لحظه مادر دل شکسته از روي صندلي برخاست و با قدم هايي لرزان جلو رفت. پيرزن اشک هاي دخترش را پاک کرد و گفت: عزيزم! تو همه دنياي من هستي و اگر تا به حال واقعيت را پنهان کرده ام به اين دليل بود که نمي خواستم ناراحتت کنم.
با اين گفت وگوها، کارشناس اجتماعي کلانتري جهاد مشهد زن ۷۱ ساله و دخترش را به داخل اتاق مشاوره دعوت کرد تا موضوع را بررس
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان