- ابرهای تیره از بالای کلیسای جامع گذشتند و هوا ناگهان روشن شد. دسته های بازدیدکنندگان چشم بادامی با استفاده از فرصت شروع به گرفتن عکسهای یادگاری کردند. یکشنبه ای بود مرطوب و گرم و بسیار شلوغ در میانه تابستان، فصلی که جهانگردها به شهر هجوم می آورند و بازار همه چیز از جمله کلیساها رونق دارد. مارک تواین زمانی درباره این شهر گفته بود به هر طرفش که سنگی بیندازی شیشه کلیسایی می شکند.
از کلیسای قبلی تا اینجا راه زیادی نبود. رمزی با شاپوی حصیری کوچک، کت و شلوار کتانی سفید و نام مستعارش ایستاد تا نفسی تازه کند. گرما بیداد می کرد. پیراهن گشادش از فرط رطوبت به تنش چسبیده بود. نگاهی سرسری به
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان