- روزی مردی داخل چاهی افتاد و بسیار دردش آمد.
او منتظر کمک بود و نگاهش بر در چاه …
یک دانشمند زمین شناس آمد و عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت و بهش اطلاع داد.
یک سیاستمدار لبخند ملیحی زد و گفت تا انتخابات صبر کن ،من با تو هستم
یک تاجر محاسبه هزینه بیرون آوردنش را کرد و از آنجا دور شد
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت.
یک روحانی او را دید و گفت : حتما گناهی انجام داده.ای و این کفاره گناهانت است.
یک پرستار کنار چاه ایستاد و با او گریه کرد.
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان