-
"" با چه ولعی می خونه! "" اولین جمله ای که گفت، این بود. چشمان اش گرد شد. مشتهایش را کنار پا گره کرد. گوشه های لب اش به پایین حرکت کرد. چین های روی چانه و کنار لب واضح شدند. "" چه سریع می خونه ... تو ماشین... کنار خیابون... تو پارکومتر هم پول ریخته ... یه ساعت واسه ی وایسادن وقت داره... حتما موضوعش... "" جلو رفت. مشت گره شده را، بالا آورد. انگشت سبابه را باز کرد. ناخن اش سوهان خورده بود. به شیشه ضربه زد. سه بار... شیشه پایین رفت. سرش را کمی به پایین خم کرد. ابروهایش را بالا کشید. توی پیشانی اش سه خط عمیق افتاد. چشم هایش درشت شد. دهان اش را باز کرد. لب هایش گرد شدند. "" ببخشید! "
»
شعر کودکانه شهادت امام موسی کاظم (ع)
»
همه چیز درباره ی تکثیر دلقک ماهی ها
»
قدیمی ترین فرش ایران در موزه وین
»
روبيکا هیچ گونه اينترنت رايگان براي همراه اول و ايرانسلي ف...
»
زیباترین مدلهای میز تلویزیون 2022 از تلویزیون تا کنسول
»
تفاوت النترا وارداتی و مونتاژ و اختلاف قیمت آنها
»
یک روش آسان برای پاک کردن لکه خمیردندان از روی فرش
»
اپلیکیشن های فیلم و سریال با اینترنت رایگان